
داشتم میرقصیدم. حتی یادم نمیاد با چه آهنگی. مست بودم ، مست خوب… یه کم هم های. دستاشو حس میکردم دورم و دلم نمیخواست جلوش رو بگیرم. اونقدر فضا برام رویایی بود که فکر میکردم از یه فیلمی بیرون اومده. فضایی که با نور آتیش روشن شده بود، صدای تق تق آتیش که وسط صدای […] […]
— سه نقطهی من